تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

نان - گاو

نان پختن، نان قسمت کردن، نان بودن

.

.

.

.

.

.

.

گاو دوست داشتن، گاو به چرا بردن، گاو بودن

شبانه

دوباره یادت افتادم

مثل همه روزهایی که منتظر شنیدن یه دلیل بودم

و همه شبهایی که کابوس رفتنت بیدارم کرد

سالها گذشته و زخمی که زدی ترمیم نشد و باز هم، هر وقت ذهن سرکشم فرصت پیدا می کنه به روزهای کوتاه با تو بودن سرک می کشه

بارها از تو پرسیدم چرا ؟

و هر بار بیشتر از بی جواب موندن سوالم از بزدلی تو برای جواب دادن دلم شکست

یعنی تو تنها انتخاب من بودی ؟؟؟

نوشتی، حق را به خودت دادی و من سکوت کردم. پسر کوچولوی یاغی هرگز از خودت نپرسیدی علت این سکوت چی بود ؟

می شه یه بار توی خلوت خودت و به خودت بگی آیا وجدانت در مورد من آسوده است؟

شکستن این سکوت برای سرزنش تو نیست؛ خستگی من از این احساس دو گانه عشق و نفرته

امیدوارم تا می تونی شاد باشی انقدر که مطمئن بشم شکستن دلم بی ارزش نبوده ...

قاتل

کسی که از خواب شبش می گذره مردن یک نفر را ببینه _ چه اون طرف قاتل باشه چه نباشه -

آیا نمی تونه قاتل باشه ؟؟؟

اکستاویا

کسی می دونه چرا وزارت بهداشت دستور داده پد الکل مخصوص تزریق داروی اکستاویا را از بسته های دارو بدزدند ؟؟؟

الف: برای سفید کردن دندان های خانم دکتر وحید دستجردی

ب: برای پاک کردن گندهای وزارت بهداشت 

ج: برای خنده

د: همه گزینه ها

ه: هیچکدام

تسلیم

من هیچ چیز را به اختیار قبول نکردم یعنی اصلن پذیرشی در کار نیست

از روی ناچاری به این شرایط مسخره تن دادم یعنی تسلیم ...

خود من. همین منی که پر از آرزو بود. همین منی که حتی در کابوس های شبانه اش تصور چنین روزی را نداشت ....

من تسلیمم پس لبخند می زنم ...


16

اندر مزایای نفهمی همین بس که هرگز نخواهی فهمید که نفهمی ...

تنهایی

وقتی تنهایی دیگه از تنها شدن نمی ترسی ...