تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

-س-

هر وقت با بچه ها می ریم پیک نیک یکی از دوست دخترای - س- همراهش هست گاهی هم با یکی از دخترهای گروه به طور اتفاقی گم می شه  ...


می گه: چی می شه -س- مرد  رویای یک دختری بشه ؟؟؟

می گم: احتمالن وقتی داره سوار بر اسب سفیدش می رسه یه کالسکه هم پر از دوست دختر با خودش می یاره ...

پناه

 وقتی به آغوش کسی پناه می بری مراقب باش پناه گاه یه نفر دیگه نباشه ...

هیومنوفوبی

آی خوشم میاد از اون سر انسان گریزت که همیشه با سرهای انسان دوست پیوند هیومنوفوبی برقرار می کنه

اعتماد

نام کتاب: اعتماد 

نویسنده: آریل دورفمن 

مترجم: عبدالله کوثری 

 انتشارات: آگاه   

در این کتاب هویت آدمها از زبان کسانی بیان می شود که نمی دانیم آیا آن چه درباره خود می گویند راست است یا نه. از سوی دیگر سرنوشت شخصیت ها به این بسته است که خواه نا خواه آنچه را که صداهای ناشناخته از دهان های ناشناخته بیان می کنند؛ باور کنند.    

 

کتاب متفاوتی بود و من دوستش داشتم ...