تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تصویر دوریان گری

نام کتاب: تصویر دوریان گری

نویسنده: اسکار وایلد

مترجم: همایون نور احمر

انتشارات: جمهوری

 

این کتاب رمانی حقیقی نیست، بلکه یک داستان فلسفی بسیار جذاب است. دوریان گری جوان بسیار زیبایی است که تا سرحد پرستش عاشق زیبایی و لذت است و در این راه روح خودش را به زیبایی ابدی می فروشد ... 

 

از سگ هم کمتر؟؟؟

ساده است نوازش سگی ولگرد 

شاهد آن بودن که چگونه زیر غلتکی می رود  

و گفتن که: 

سگ من نبود

چند خط پانوشت

۱- با هم اون آهنگ رو زمزمه کردیم... همه چی آرومه من چقد خوشبختم ... 

تمام هیکلم شد شبیه یه علامت سوال که تابا چرا این آهنگ رو تو این وضعیت مسخره و نا آروم زمزمه می کنی؟؟؟ کی می گه همه چی آرومه ؟؟؟ چرا دروغ می گی؟؟؟

 

۷۵- هوا خیلی خیلی گرم و وحشتناکه بعضی ها می گن ناجوانمردانه گرمه اما  من فقط وقتی گرما رو حس می کنم که از سر کار می رم خونه و از زور گرما زدگی نمی تونم هیچ چی بخورم و ضعف می کنم ... 

 

۱۶۸- امروز تولد ۳۱ سالگی من بود و هر کس تولدم را تبریک گفت فقط اشک ریختم و وسط هق هق گریه ازش تشکر کردم... 

آخه چرا من حتی ۳۱ کار مفید تو زندگیم انجام ندادم؟؟؟  

  

۱- می دونستی بخاطر این که نمی دونی چی می خوای و یادت رفته یه روز  می میری چقدر برام مشکل درست کردی؟؟؟ 

 

 --- و در ادامه، من بر خلاف جلال همتی که فقط  ماری رو می خواست و ماری اون رو نمی خواست ... 

و کوزت که عروسک می خواست ... 

 فقط گریه می خوام. 

  

 

۱۶

16 فقط یک عدد و 16 تیر فقط یک تاریخ ساده است...

اما این تاریخ را هرگز فراموش نمی کنم، مثل روز تولدم، مثل روزهای فراموش نشدنی عمرم...

این تاریخ من رو یاد عدد 880 می اندازه و اشکم رو در می یاره ...

روزی که این تاریخ رو برای پرونده پزشکیم  توی یه دفترچه یادداشت کردم نمی دونستم حتی وقتی اون دفترچه نابود بشه و حدود 7 سال بگذره  باز هم من فراموشش نکنم ...

نمی دونم اصلن این موضوع چه اهمیتی برای کی یا چی داره ...

نمی دونم چرا دارم این مطلب را می نویسم ...

فقط می دونم خیلی دلم گرفته

من گریه می خوام

فقط گریه