اکنون دیگر می دانم؛ آرزوی چیزی در دل ندارم.
از هیچ چیز نمی ترسم؛ خود را از ذهن و دل، هر دو خلاص کرده ام؛ اوج گرفته ام؛ آزادم.
این همان چیزی است که همواره در جست و جویش بوده ام.
هرگز بیش از این نخواسته ام.
ادامه...
آخ گفتی...این روزها همه مون روانی شدیم یه جورایی و هیچ کسی هم نمی خواد که قبول کنه...اصلا شاید واسه همین قبول نکردنه که می گم روانی شدیم... سلام تابای عزیز...خواندنت بعد از این همه مدت لذتی صد چندان نصیبمان ساخت...ماندگار باد نوشت ههای بی نظیرت..
سلام سعید عزیز انکار واقعیت های زندگی بدترین نوع روان پریشی است که ما گرفتارش شدیم ...
mehr_357
چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ق.ظ
سلام
سال نومبارک چرا دیگه نمینویسی ؟
سال نو شما هم مبارک همشه اش اتفاقای بد می افته دلم نمی خود از اتفاقای بد بنویسم یا از احساساتی بگم که دیگران را ناراحت می کنه حالم خوب بشه می نویسم
تابا این وضع دیگه واقعا غیر قابل تحمل داره میشه...حد اقل کاش می گفتی دلیل این حضور اما ننوشتن چیه...واقعا جای نوشته های بی نظیرت خالیه...آمدم که بهار را تبریک بگویم و کلی آرزوی خوب و خب به رسم هر سال برای آنان که دوستند و دوستشان دارم و تو نیز جزوشان هستی فال پیشکشی امسال را تقدیم کنم(خاطرم نیست که سال قبل هم برایت فال گرفتم یا نه).... همای اوج سعادت بدام ما افتد...اگر ترا گذری بر مقام ما افتد حباب وار براندازم از نشاط کلاه...اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ....نسیم گلشن جان در مشام ما افتد بهارت فرخنده تابای عزیز...و چرا این جا نمیشه کامنت رو خصوصی کرد!!!
سلام سال نو شما هم مبارک و امیدوارم سال خوبی داشته باشی بخاطر فال ممنونم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
آخ گفتی...این روزها همه مون روانی شدیم یه جورایی و هیچ کسی هم نمی خواد که قبول کنه...اصلا شاید واسه همین قبول نکردنه که می گم روانی شدیم...
سلام تابای عزیز...خواندنت بعد از این همه مدت لذتی صد چندان نصیبمان ساخت...ماندگار باد نوشت ههای بی نظیرت..
سلام سعید عزیز
انکار واقعیت های زندگی بدترین نوع روان پریشی است که ما گرفتارش شدیم ...
سلام
سال نومبارک
چرا دیگه نمینویسی ؟
سال نو شما هم مبارک
همشه اش اتفاقای بد می افته
دلم نمی خود از اتفاقای بد بنویسم
یا از احساساتی بگم که دیگران را ناراحت می کنه
حالم خوب بشه می نویسم
تابا این وضع دیگه واقعا غیر قابل تحمل داره میشه...حد اقل کاش می گفتی دلیل این حضور اما ننوشتن چیه...واقعا جای نوشته های بی نظیرت خالیه...آمدم که بهار را تبریک بگویم و کلی آرزوی خوب و خب به رسم هر سال برای آنان که دوستند و دوستشان دارم و تو نیز جزوشان هستی فال پیشکشی امسال را تقدیم کنم(خاطرم نیست که سال قبل هم برایت فال گرفتم یا نه)....
همای اوج سعادت بدام ما افتد...اگر ترا گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه...اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ....نسیم گلشن جان در مشام ما افتد
بهارت فرخنده تابای عزیز...و چرا این جا نمیشه کامنت رو خصوصی کرد!!!
سلام
سال نو شما هم مبارک و امیدوارم سال خوبی داشته باشی
بخاطر فال ممنونم