تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

بیانیه ۲

به شیشه آینه ای می مانی  

نه این تمام و نه آن تمام 

یا شیشه باش یا آینه

۱۴

آزبست* هم نشدیم نفهمی چطور مردی ...  

 

 * از مصالح زبانم لال ساختمانی** که برای کشتن تدریجی و کنترل جمعیت مورد استفاده قرار می گیرد.

 

** موارد استفاده سقف های کاذب . پانل ساندویچی در پارتیشن ها 

 

حالا بگو تابا بده ازش هیچ چی یاد نمی گیریم 

۱۳

مشت محکم هم نشدیم، دهن مهن استعمار رو مورد عنایت قرار بدیم ...

خانه

از قدیم الایام کار گچ کار و بنا و برق کش و لوله کش و ... خراب کردن خانه مردم بوده ... 

یه روز صبح بیدار شدیم و آقای همسایه ما رو دستگیر کرد که سقف حمام چکه می کنه  

همون روز صبح یک نیروی متخصص آمد و گفت باید زیر دوشی خانه عوض بشه و این
آغاز نابود شدن کل خانه و آوارگی ۶ هفته ای ما شد ... 

 

روز اول: 

با بیل یا کلنگ زدن برق خانه را قطع کردن و در نتیجه چند تا از وسایل برقی به دیدار خدا رفتند و برق کل خانه دچار مشکل شد 

 

روز دوم: 

با همون بیل یا کلنگ قبلی زدن لوله حمام را شکستند و کل خانه بدون آب شد 

 

هفته اول: 

دیوار اتاق را کندند تا لوله کشی جدید را انجام بدن 

 

هفته سوم: 

حمام. دستشویی و آشپزخانه دوباره ساخته شد

 

هفته چهارم:

همین یه دونه پدر بزرگی که داشتم رفت  

 

هفته پنجم: 

برق خانه مادر بزرگی که به عنوان پایگاه و سر پناه ما بود دچار مشکل شد  

از بین 42 واحد فقط خانه این مادربزرگ مشکل پیدا کرده که اون هم خدا رو شکر هنوز توسط نیروی متخصص عیب یابی نشده  ...  

 

هفته ششم : 

خانه تازه آماده شده ما دچار آتش سوزی شد  

 

 

اگر تابا دیگه نمی تونه با یک جمله فریاد بزنه تنها دلیلش همینه 

از دوست خوبم حریر و دوستان دیگه ای که از من خواستند بنویسم تشکر  می کنم  

 

به زودی در خانه خواهم بود  

به زودی خواهم نوشت  

به زودی 

بیانیه

همه من رو دوست دارن ولی من نه خودم نه هیچکس دیگه رو دوست ندارم.