اکنون دیگر می دانم؛ آرزوی چیزی در دل ندارم.
از هیچ چیز نمی ترسم؛ خود را از ذهن و دل، هر دو خلاص کرده ام؛ اوج گرفته ام؛ آزادم.
این همان چیزی است که همواره در جست و جویش بوده ام.
هرگز بیش از این نخواسته ام.
ادامه...
کدوم استعمار منظورته؟ ها؟ حرفت بوداره ها... بابا به این اعظم بگو یه سری بهم بزنه. لک زده دلم براش... بگو بی معرفت ما رو ول کردی و سراغی از ما نمیگیری که چی؟
بوی چی می ده داداش؟ این اعظم هم یه سره هزار تا سودا چشم بهش می گم حتمن
مرسی پست.../
نگران نباش مورد عنایت قرار میگیره!!
کدوم استعمار منظورته؟ ها؟ حرفت بوداره ها...
بابا به این اعظم بگو یه سری بهم بزنه. لک زده دلم براش...
بگو بی معرفت ما رو ول کردی و سراغی از ما نمیگیری که چی؟
بوی چی می ده داداش؟
این اعظم هم یه سره هزار تا سودا
چشم بهش می گم حتمن
به نظر منم مورد عنایت قرار می گیره.
کی؟
کجا؟
فعلن که ما رو مورد عنایت قرار دادن
ما به خار و خس بودن قانعیم !!!مشت نشده کلی پشت سرمون حرفه وای به روزی که مشت شیم
قانع نباش اگر نه کار جهان سر آید ...
با دمپایی هم میشه ها
هاشور جان دلبندم دمپایی برای سوسکه
مشت برای استعمارررررررر و استکبار
نه اتفاقا ! من قانعم چون گاهی نباید مشت بود !!!اینجوری بیشتر و محکم تر میشه نواخت !
سلام عزیزم
خیلی جالب نوشتی
مشتها هم فقط مشتن!! نمی زنن که دلمون خنک بشه. البته تو دهن استعمار واقعی ها!!
لینکتون کردم با اجازه البته
اون استعمار واقعی ها اگه مشت خور بودن که نمی شدن استعمار
مرسی بابت لینک
تغییر وتحولاتت من رو کشته.
ولی من همونم که همیشه بودم
ما نمیدونیم چرا هرجه مشت محکم میزنیم به استکبار دهن مهن خودومن صاف میشه
حالا ما مشت نزده تو چرا چشات آلبالو گیلاس شده ...
توهین نشه. ولی بیا بریم با هم جفتک بندازیم!
جفتک هم می شه ...