اکنون دیگر می دانم؛ آرزوی چیزی در دل ندارم.
از هیچ چیز نمی ترسم؛ خود را از ذهن و دل، هر دو خلاص کرده ام؛ اوج گرفته ام؛ آزادم.
این همان چیزی است که همواره در جست و جویش بوده ام.
هرگز بیش از این نخواسته ام.
ادامه...
اینا: آدمای خوب دنیا هر چی: زندگی قشنگه.. جوونی بهترین دوره زندگیه.. هر کی خوبی میکنه جوابش رو با خوبی میدن.. دنیا و خوشبختی با آدم بدا قهره.. همه چی آرومه..
دقیقن یک مجهولش حل شد و لی یه مجهول دیگه هم هست می دونی چیه ؟؟؟
چون اگه قرار بود ببینی که دیگه نیازی به گفتن اینا نبود...می دونستی که هست...اینها از این روش استفاده می کنند تا تو بترسی...تا حس کنی همیشه که یک قدم عقب تر از آنهایی و همیشه چیزهایی هست که نمی دانی...یه راه خیلی کلیشه برای ایجاد رعب..حالا چه در جامعه ی خرد افراد نگاهش کنی و چه به صورت کلان
توی جامعه ما همه روابطشون را با ایجاد ترس مدیریت می کنند بدترین نوع رابطه همیشه باید یکی قربانی باشه ...
یک دوست
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 10:57 ق.ظ
شاید چون کوری و بقیه چشم دارن شاید هم چون تو چشم داری و بقیه کورن هردو تاش میتونه باشه شایدم هم تو داری توی یه دنیای دیگه زندگی میکنی دنیایی که دیگه وجود نداره
یکی از اینا یه بچه کمبود داری هست که توی کوچه و محل بچه ها تحویلش نگرفتن و توی مدرسه هم تنبل بود ولی یه عده که کلا از این تیپ بچه ها خوششون میاد دست زیر پر و بالش گرفتن و در حالی که هنوزم چندتا نخ ریش و سیبیل دیگه هم روی صورتش داره می روید نشسته جلوت و میگه هست ! چشمات رو باز کن هست ! تو کوری ! هست ! بعدم در آخر چون تو قبول نکردی که هست یه سیلی می خوابونه پای گوشت به یاد اون حقارتهای دوران کودکی !
گاهی با این سیلی ها خیلی نیست ها هست می شن ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اینا: آدمای خوب دنیا
هر چی: زندگی قشنگه.. جوونی بهترین دوره زندگیه.. هر کی خوبی میکنه جوابش رو با خوبی میدن.. دنیا و خوشبختی با آدم بدا قهره.. همه چی آرومه..
دقیقن یک مجهولش حل شد و لی یه مجهول دیگه هم هست
می دونی چیه ؟؟؟
اینا: بییییییییب
هرچی:بییییییییییییییییییب
آخریشم همون سه تا علامت سوال ِ ته جمله.
درست حل کردم؟!
بله ...
قضیه بوعی سینا و ابوسعید ابوالخیر شاید.../
تو شاید نمی بینی ولی می فهمی.../
شایددددددددد ...
چون اگه قرار بود ببینی که دیگه نیازی به گفتن اینا نبود...می دونستی که هست...اینها از این روش استفاده می کنند تا تو بترسی...تا حس کنی همیشه که یک قدم عقب تر از آنهایی و همیشه چیزهایی هست که نمی دانی...یه راه خیلی کلیشه برای ایجاد رعب..حالا چه در جامعه ی خرد افراد نگاهش کنی و چه به صورت کلان
توی جامعه ما همه روابطشون را با ایجاد ترس مدیریت می کنند
بدترین نوع رابطه
همیشه باید یکی قربانی باشه ...
شاید چون کوری و بقیه چشم دارن
شاید هم چون تو چشم داری و بقیه کورن
هردو تاش میتونه باشه
شایدم هم تو داری توی یه دنیای دیگه زندگی میکنی دنیایی که دیگه وجود نداره
الان اینا که گفتی یعنی من رو خوب می شناسی ؟؟؟
یکی از اینا یه بچه کمبود داری هست که توی کوچه و محل بچه ها تحویلش نگرفتن و توی مدرسه هم تنبل بود ولی یه عده که کلا از این تیپ بچه ها خوششون میاد دست زیر پر و بالش گرفتن و در حالی که هنوزم چندتا نخ ریش و سیبیل دیگه هم روی صورتش داره می روید نشسته جلوت و میگه هست ! چشمات رو باز کن هست ! تو کوری ! هست ! بعدم در آخر چون تو قبول نکردی که هست یه سیلی می خوابونه پای گوشت به یاد اون حقارتهای دوران کودکی !
گاهی با این سیلی ها خیلی نیست ها هست می شن ...