تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

۹

نامردا نوک قله یه سرعت گیر هم نذاشته بودن با کله نیوفتیم تو دره ...

نظرات 7 + ارسال نظر
بیدل چهارشنبه 3 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:35 ب.ظ http://sonnat.blogsky.com

یعنی اگه سرعت گیر گذاشته بودن، دیگه نمیفتادی تو دره؟ میفتادی، فقط یخورده یواشتر میفتادی...

بستگی به سرعت داره
اگه خیلی زیاد نباشه می شه یه کاریش کرد.

دخو علیه السلام پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ http://Dakho.blogsky.com

قله همیشه خوب نیس
گاهی باید از قله هم ترسید رفیق
به رسم رفاقت و مهر

من که همیشه از قله ها می ترسم

اعظم پنج‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:05 ب.ظ

همیشه همین جور بوده عزیزم. شاید رسم روزگار و دنیاست.

بله
ولی چرا ؟؟؟

شبها جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ب.ظ http://shabhablog.blogsky.com

سقوط آزاد؟

بله

حریر شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:50 ق.ظ http://harirestan.blogfa.com/

سلام تابا جان
یه سوال
شما مطمینی که نوک قله رسیده بودی/
گاهی ما احساس می کنیم به نوک قله رسیدیم اما بیشتر شبیه سرابه گاهی هم اصلا بالا نرفتیم از اول تو دره هستیم فکر می کنیم قله رو فتح کردیم

سلام حریر جان

این که قله واقعی باشه یا زاییده ذهن ما مهم نیست
مهم خورد شدنه که در هر دو مورد اتفاق می افته

هاشور شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ق.ظ http://hhashoor.blogfa.com

مهم اینه که نوک قله رو دیده باشی و بدونی با دره زیاد توفیر نداره.اون طنابو بگیر بیا بالا ببینم چی میگی.

جدی جدی هیچ فرقی نداشت

کوریون شنبه 6 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:25 ب.ظ http://chorion.ir/

نامردا پای قله وانستادند که جوگیرها رو سوا کنند!

شاید واقعن نامردن ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد