اکنون دیگر می دانم؛ آرزوی چیزی در دل ندارم.
از هیچ چیز نمی ترسم؛ خود را از ذهن و دل، هر دو خلاص کرده ام؛ اوج گرفته ام؛ آزادم.
این همان چیزی است که همواره در جست و جویش بوده ام.
هرگز بیش از این نخواسته ام.
ادامه...
سلام تنهای پر هیاهو............چطوری...... اتفاقی خوش اومدی.....منم خوندم.....بیشتر طوری حرف میزنی ...که خودت متوجه میشی......بازم بیا محله ما.... این روزها با هرکه دوست میشوم احساس میکند... سالها دوست بوده ایم الان وقت خیانت است
تنهایی هم عالمی داره تاباجون
راستی رفتی مدرسه پیرمردا؟
سلام عزیزم
نه رفته بودم تو پیله تنهایی و توی خونه موندم
سلام تنهای پر هیاهو............چطوری......
اتفاقی خوش اومدی.....منم خوندم.....بیشتر طوری حرف میزنی ...که خودت متوجه میشی......بازم بیا محله ما....
این روزها با هرکه دوست میشوم احساس میکند...
سالها دوست بوده ایم الان وقت خیانت است
خوب نیست تابا ، انقدر تنها باشیم که مجبور بشیم دنبال خوبیهای این تنهایی بگردیم
نیست اما گاهی تنها راه باقی مانده است ...
برگشتم رفیق.../
خوشحالم ...
سلام تابا جون
خوب بگو ببینم دیگه از چی نمی ترسی؟
راستش منا من از همه چیز می ترسم
فقط سعی می کنم کمی ادای نترسیدن در بیارم ...
سلام تابا جان
تنهایی هم مثل بقیه چیزهایی که ازش می ترسیم از دور ترسناکه
به نظر من خیلی هم آرامبخشه
اصلا هم ترس نداره
سلام عزیزم
گاهی از همه چی بهتره ...
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آن کسی داند که از تنها نپرهیزد
از خیلی چیزها بلا خیزد ...
تنهاییی. . جزیی از وجودم شده این روزها. .