تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

تنهایی پر هیاهو

گاه نوشت های یک تابا

بزرگترین سوتی قرن

در اوج شلوغی کارم تلفنم زنگ خورد وقتی جواب دادم کلی ذوق زدم که علی زنگ زده و پرسیدم زن و بچه چطورن؟؟؟

صدای پشت خط گفت زن و بچه چیه بابا!!!

فوری تشخیص دادم صدای پشت خط کیه این دفعه پرسیدم چه خبر کی از سر کار اومدی؟؟؟

صدای پشت خط گفت من سر کارم الان !!!

بلاخره کوتاه اومدم و پرسیدم شما؟؟؟

صدا گفت من از ........... * تماس می گیرم.

پشتیبانم بود و تماس گرفته بود در مورد آزمون هفته پیش بپرسه اما غش کرده بود از خنده و به جای وضع تحصیلی پرسید تابا چند سالته؟؟؟

گفتم ۳۰ سال

گفت همینه دیگه هی تاقچه بالا گذاشتی برا مردم حالا تو سن سی سالگی ۲ تا ۲ تا ؟؟؟؟؟؟؟

بعد پرسید کجایی تابا؟؟؟

من هم که کلن قاطی کرده بودم گفتم دستشویی!!!

پشتیبان گفت کاری داری اونجا؟؟؟

تازه فهمیدم منظور مشاور این بوده که سر کارم یا خونه

فوری گفتم نهههههههههههههههههههههههههههههههه

اینجا پناه گاه محل کارمه...

بیچاره پشیمون شد و پرسیدن وضع درسم رو موکول کرد به زمانی که حالم خوب بشه که خودش هم می دونه نمی شه


نتیجه اخلاقی: وقتی تلفن زنگ می خوره اول شماره رو نگاه کن

*: سنجش تکمیلی - به دلیل اینکه نمی خواستم جنبه تبلیغی داشته باشه شطرنجیش کردم-



نظرات 4 + ارسال نظر
بیدل چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:13 ب.ظ http://www.sonnat.blogsky.com

خب اول شماره رو نگاه کن.
حالا درست چطوره؟

افتضاحححححححححححححححح

انتروپوید چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:17 ب.ظ

:))))))))))))))))))
حالا تو سن سی سالگی دو تا دو تا ؟؟‌ :دی

کاش می شد
اما حتی یکی هم نیست

بیدل یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:00 ب.ظ http://www.sonnat.blogsky.com

سلام تابا. بیا که با دوتا پس آپم. منتظرتم.

بیدل دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:17 ب.ظ http://www.sonnat.blogsky.com

و بازم این منم که اومدم ازت دعوت کنم بیای خونم. منتظرتم. البته با یه خبر...
خودت بیا میفهمی

و این یکی هم منم که می آیم برای کسب خبر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد