امروز آقایان دکتر و مهندس تشریف بردند ورزش آبی -استخر- و من به عنوان تنها عنصر مونث گروه سرم بی کلاه ماند... در نتیجه به تنهایی مسیر همیشگی را دویدم و وقتی برای کمی استراحت روی یکی از نیمکت های پارک نشستم نمی دونید با چه صحنه دلخراشی رو به رو شدم ... کلی قلیون گذاشته بودند جهت حرص دادن ورزشکار بزرگی مثل من و ضمنن در محل ازواج جوانی در حال دود بیرون فرستادن به اشکال مختلف و مبتذل نظیر قلب و ... حضور داشتند.
حالا شما به جای من بودید قلیون نکشیده صحنه را ترک می کردید؟؟؟
حالا هی بگو برو ورزش تا ذغال خوب و هوای خوب و معسل سیب هست مگه می شه؟؟؟
آی بمیرم برا وسوسه :-)!
سلام . ضمن تشکر از وبلاگ خوبتون خوشحال میشم از وبلاگم دیدن کنید. توی پست اول به سوالات کامپیوتری شما پاسخ داده میشه .
عمرا اگه بشه D:
نمی گی می نویسی قلیون یکی که مثل من تو ترکه رو وسوسه می کنی ؟؟؟
امشب اگه پای قلیون هلاک شدم گردن شماست D:
چه بگم والا
من همین حالا هم مردم
shoma ham baziiiiiii...be manam sar bezanin
سلام تابا جون
آخه دفعه قبل آدرس بلاگت رو نذاشته بودی
تو هم بیا بازی.....
بهم خبر بده که چی نوشتی...
بابا این حرفا از یه ورزشکار بعیده...
ولی خودمونیما واقعا نمیشه
ولی من که اصلا اهل قلیون نیستم. شماها چقد منحرفین. حالا عکس اون آدمکا هم نیست که من نیشمو تا بناگوش باز شده بذارم اینجا. ولی تابا جون، در کل قشنگ مینویسی.
مرسی عدیدم